شعر در بلندای غرور
آسمانم آبی است غرق نور است و سرور
گویی از این نزدیک کرده ای باز عبور
سرخوشم من امشب مثل یک بزم شراب
با تو هستم اینک در بلندای غرور
با نگاهت دریا به دلم جاری شد
تو شدی ماهی و دل من تنگ بلور
زندگانی بی تو باغ خشکیده ای است
و تو در این باغی، غنچه حس حضور...
شعر: اصغر شول